مقدمه کتاب دو دریا اشک

اللهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهمما امیران کلامیم (امیرالمؤمنین علیه السلام)
از سخن بشر بالاتر از سخن خدا پایین‌تر، چیزی میان حرف و وحی این سخنان نجات ‌دهندۀ بشرند. سخن ما هر چه تلاش می‌کنیم که خوب باشد و مفید شود با سخن خود تمام پل‌های ارتباط را به جای ساختن خراب می‌کنیم، به جای نزدیک شدن، فاصله‌ها ایجاد می‌کنیم. به نام تفاهم و هم‌دردی بدبینی و نفهمی در میان می‌آوریم. می‌رویم تا نسیم آشتی را بوزیم، دم می‌دهیم تا شعله‌های اختلاف را بلند کنیم. دفع شر با سخن بیشتر به جلب خطر ختم شده است و جذب خیر بیشتر به از دست نهادن آن.خلاصه، سخن تا خواسته‌های خوب و بزرگ بشری راه بسیار دارد آن قدر که تمام دانایان انسان را به سکوت دعوت کرده‌اند تا سپری باشد در برابر کاستی‌های زبان، کوتاهی‌های سخن، مشکلات و آفات زبانی. سکوت امّا همیشه زیباست مگر جایی که پای حق در میان باشد امّا چگونه؟!یک جامعه، یک امّت اگر خیانت کند چه می‌توان گفت؟ده‌ها هزار سپاهی یک خانواده را اسیر گرفته‌اند. آن زنان و کودکان را دست بسته به بدترین شکل در راهی طولانی می‌برند. این اسرا تنها خانوادۀ آخرین پیغمبر هستند و مردمی که با ایشان جنگیده ‌اند پیروان آن پیغمبراند که ادّعا می‌کنند به او وفادارند و به سخنان او عمل می‌کنند. این خانواده را ناگهان به ظاهر از اوج عزّت به حضیض کشاندند و فاجعه ‌ای ساختند که هیچ چشمی دیگر ندید و هیچ گوشی نشنید. بزرگ این کاروان زینب دختر علی «علیه‌ السلام» است نوۀ پیغمبر «صلوات الله علیه ‌و آله» خواهر حسین «علیه السلام» . سرهای شهدا در میان اسرا بر روی نیزه‌هاست کاروان را در انبوهی بازار مسگران کوفه نگه می‌دارند. ناگهان زینب «سلام‌ الله علیها» شروع می‌کند به خطابه. همه چیز از حرکت می‌ایستد. هیچ صدایی بلند نمی‌شود. همه تنها و تنها به سخنران توجه می‌کنند.در خطبه‌اش که کوفه از آن شد سکوت محضحقّــا کـه ممکنــات بـه فرمــان زینـب استبیان آتشین دختر علی «علیه السلام» آنچنان طوفانی به پا کرد که لرزه بر تمام مردان پوشالی و نامرد افتاد. ورق برگشت در شام آن بی‌حیایی که شعر می‌خواند و به سر مقدس امام حسین «علیه السلام» اهانت می‌کرد، سرافکنده می‌گریست و اقرار می‌کرد که نمی‌خواسته است چنین بشود. همه مسببین ماجرا را مجازات خواهد کرد. کلام زینب «سلام‌ الله علیها» انقلابی دوباره می‌آفریند.زینب «سلام‌ الله علیها» چه می‌گفت؟ گویی خداوند از زبان او سخن می‌گفت که سکوت در برابر زینب «سلام‌ الله علیها» به سجده افتاد. سکوت کجا و حرف حقّ کجا.ما می‌خواهیم از عشق بسراییم. از خوبی، از خداوند بی‌مثال، بی‌حد و بی‌نهایت چه بگوییم. جایی که زبان می‌گیرد شعر به کمک می‌آید. شعر می‌آید تا سخن حق نگفته نماند. شعر می‌آید تا زبان انسان را از کشتار و نابودی بازدارد. زبان کـه کمتـر کسی از آن خیر دیده استبر کنار باشد و شعر که زبان دل است می‌آید وسط میدان و کار را به دوش می‌گیرد، بار را برمی‌دارد و هر چه از جنس خشک، سیاه، سنگین، سرد، داغ، هر چه جهنمی هر چه زشتی است را می‌تاراند و چه ‌چیز جهنمی تر از جهل است. شعر ابن فارض، حافظ، فردوسی، صائب، عمّان، آرتیمانی، محتشم، دعبل ، فرزدق، کمیت، شهریار هر کس چه قدیمی باشد چه نو چه فارس چه عرب و چه ترک همه و همه به قدر نورها که تابانده ‌اند و روشن کرده ‌اند جهان را، می‌ ارزند.اهل جهان دیدند که بالاخره سلطان محمود پیروز شد یا فردوسی؟همه دیدند که چگونه لب‌های فرّخی را دوختند و زبان ابن سکیّت را درآوردند. هیچ قدرتی در جهان نتوانست روشنگری شعر را بازدارد مگر آب رفته را می‌توان باز گرداند؟! اگر می‌شود شعر را نیز می‌توان خاموش کرد.مدح نبردی است برای دفاع از حق، آزادی، عدالت و تمام خوبی‌ها.مداح سازنده سلاحی است که ما را از شرّ دشمنان نیکی‌ها امنیت می‌بخشد. به رجزهای شجاعان کربلا گوش فرا دهید. مدح دنباله‌رو و پیرو روایات ائمه اطهار «علهیم السلام» است و گاهی به سخن فرشتگان پهلو می‌زند.به یاد آوریم که عالم آل محمّد حضرت علی ‌بن موسی ‌الرضا علیه آلاف التحیۀ و الثّنا به دعبل فرمود گویی روح ‌القدس از زبان تو شعر می‌سراید پس اگر سخن اهل‌بیت «علهیم السلام» نزدیک به سخن خداوند متعال است سخن شعرای مدح‌ سرا قریب به سخن ملائکة الله است.اما این محرّم با هم می‌رویم به ساحل « دو دریا اشک » ، دریایی در جهان ماده و دریایی در عالم غیب، دریایی دنیایی و دریایی که عرش خداوند در آن است که فرمود:و کان عرشه علی الماءاستاد سازگار باز ساز دل ما را نواخته است و مجموعه‌ ای از غیب فراروی ما نهاده است.امید است عزیزان ذاکر و مادح اهل‌بیت «علهیم السلام» با بهره بردن از این دل نبشته ‌های آسمانی گوش جان عاشقان و دلدادهای حضرت امام السّعدا، سیدالشهدا مولی الکونین اباعبدالله ‌الحسین علیه ‌افضل ‌صلوات‌ الثقلین را نورانی نمایند.لازم می‌دانم از همه عزیزانی که در مراحل آماده سازی و چاپ و توزیع مجموعه عاشورایی دو دریا اشک ما را یاری کردند خصوصاً جناب آقای محمّدسعید میرزایی و آقای زهیر سازگار کمال تشکر و قدردانی بنمایم و امیدوارم تمام زحمات در این راه مورد رضای حضرت حق جل جلاّله و همگی مشمول ادعیه حضرت ولی‌عصر(عج) قرار گیرند.
دعاگوحسین فتحیآذر 88- محرّم 1431 هجری قمری

خبر داغ

عصر شعر عاشورایی / شعر خوانی محمد سعید میرزایی

رسم اهل ادب/ مداحی واجب، مداحی مستحب، مداحی حرام

حاج اصغرسعیدمنش / این دل تنگم عقده ها دارد...

قال رسول الله صل الله علیه واله و سلّم

همـانا در نهــان مـردم بـا ایمـان، معـرفت و شنـاختی نسبت بـه امــام حسیـن علیه السلام نهفته است.

(البحار: جلد 43، صفحه 271)
مسئله روز

مسئله : اگر برای مسح، رطوبتی در کف دست نمانده باشد نمی‌تواند دست را با آب خارج، تر کند، بلکه (آقای سیستانی:... باید از ریش خود رطوبت بگیرد و با آن مسح نماید و گرفتن رطوبت از غیر ریش و مسح نمودن با آن محل اشکال است.) باید از اعضای دیگر وضو رطوبت بگیرد و با آن مسح نماید.

(آقای بهجت:... بنابر احتیاط باید اول از تری موی ریش و ابرو کمک بگیرد و اگر در آنها تری نبود از دست‌ها رطوبت می‌گیرد.)

آیت‌الله مکارم: اگر رطوبت کف دست خشک شود می‌تواند از اعضای دیگر وضو رطوبت بگیرد با آن مسح کند، ولی از آب خارج جایز نیست و اگر فقط به اندازۀ مسح سر رطوبت دارد سر را با همان رطوبت مسح کند برای مسح پاها از اعضای دیگر، رطوبت بگیرد.

 (توضیح‌المسائل‌مراجع،مسأله 257)

اینستاگرام

پنل کاربری

کلیه حقوق مادی و معنوی مطالب متعلق به موسسه هنر و ادبیات هلال می باشد
طراحی و برنامه نویسی گروه فاواتک