مقدمه کتاب فانوسهای اشک 2

یا دلیل المتحیّرین
مقدمه:
از دور و نزدیک به خودم که نگاه می‌کنم، در شهود فاصلۀ آنچه هستم تا آنچه باید باشم چیزی جز حیرانی نمی‌بینم حیران از آنچه می‌دانم و آنچه نمی‌دانم، حیران از آن چه دیده‌ام، آنچه می‌بینم و آنچه می‌خواهم ببینم، حیران از آنچه هست و نباید باشد و حیران از آنچه باید باشد و نیست.همیشه با خودم که حرف می‌زنم غالباً در مخاطب قرار دادن خودم، به خودم، «تو» می‌گویم و انگار که این من، آن من نیست که او را بیم و امید می‌دهم، او را تشویق و تنبیه می‌کنم و برایش هم آرزو می‌کنم و هم دعا و عافیت‌طلبی ...پیری را پرسیدند: راه در چیست؟ و راهدان کیست؟ گفت: راه در آن است که هر چه را آموخته ‌ای و می‌دانی عامل شوی، آن که به علمش عمل روا دارد از راه ‌یافتگان است.همین که کسی در من می‌بیند و می‌داند و کس دیگری در من، مرا ترغیب و سرزنش می‌کند یعنی خیلی حرفها ... یعنی خیلی‌ راه‌ها ... که هنوز ...پس این همه خواندیم و گفتیم و نوشتیم چه شد؟هنوز نمی‌دانیم که اگر در آن روز و در آن واقعه حضور داشتیم در سپاه اسلامِ ایمان بودیم یا در سپاه اسلامِ کفر؟گفتند: عاشورا روزی‌ است که هر روز دوباره در آنیم و کربلا زمینی است که هر کجا پای گذاریم همان جاست. این سخن به چه معناست؟پس ما از کدام عاشورا و از کدام کربلا سخن می‌رانیم؟ از واقعه‌ای که در سال 61 هجری به وقوع پیوست و تمام شد؟ و همین؟و بعد ما به سوگ می‌نشینیم و عرض ارادت می‌کنیم، بر سر و سینه می‌زنیم و گریبان چاک می‌کنیم، و ناله سر می‌دهیم و بعد همین؟همین که چند قطره اشک می‌ریزیم و چند خط عرض حاجت و چند بیت ابراز محبّت می‌کنیم، دلمان که سَبُک شد می‌رویم دوباره دنبال کارمان. همین؟اگر هنوز در دل‌هامان حُزنی هست و خوفی؛ که آن حزن از غیر فراق الله است و آن خوف ما سوی‌ الله، بدین معناست که ما هنوز آمادگی پا در رکاب حسین‌ بن ‌علی «علیه السلام» شدن را کسب نکرده‌ایم.صدها هئیت عزادار ائمۀ اطهار «علیهم السلام» در اصناف و در اقشار مختلف مردم هست که حاجت به گفت نیست، ما که اینقدر دم از جهاد خونین حسین «علیه السلام» می‌زنیم آیا در کارزار جهاداکبر از پس نفسِ خویش بر آمده ‌ایم مگر باور ما بر این نیست که وجود مقدّس اهل‌بیت «علیهم السلام» حیّ و حاضرند و جوابگوی نذر و نیازها و خواهش‌های مادّی و معنوی ما، حالا سئوال!! اگر وجود مبارک حسین بن علی «علیه السلام» چند دقیقه در دکّان ما حضور پیدا می‌کردند و می‌نشستند و در همین حال مشتریانی وارد مغازۀ ما می‌شدند تا اجناسی را خریداری کنند، آیا باز هم کم‌ فروشی و یا گران ‌فروشی می‌کردیم؟؟ و برای فروختن هر چیزی متوسل به قسم دروغ و غیره می‌شدیم؟؟ و آیا از آن وجود مبارک شرم نمی‌کردیم؟؟چطور می‌شود که هر روز به بهانه ‌های مختلف به دیگران مطالب کذب و خلاف واقع بگوئیم و دم از محبّت امامان صادق و راستین‌ ترین مخلوقات خدا بزنیم؟؟چطور می‌شود که از یک طرف لب به بهتان و تهمت به دیگران گشود و از یک طرف دم از تشیّع و پیروی علی و اولاد علی «علیه السلام» زد؟؟چطور می‌شود با همان دهانی که مدح و ثنای چهارده معصوم «علیهم السلام» را می‌گوید غیبت دیگران را کرد؟؟چطور می‌شود با همان چشمانی که برای حسینِ شهید «علیه السلام» و فرزندان و اصحابش «علیهم السلام» در محرّم و صفر گریه می‌کند چشم به مظاهر دنیای دنی دوخت و این مطاع قلیل را حتی به چشم و هم‌چشمی کشاند؟؟دم زدن از محبت و پیروی آل‌الله «علیهم السلام» آیا ترازو و میزانی نباید باشد برای ما که با آن سخن بگوئیم، رفتار کنیم، به علوممان عامل شویم و راه سعادت و نیکبختی و طریق شهادت و شاکری را برای خود و دیگرانمان بخواهیم و رهرو صادقش باشیم.
ربّ ادخلنی مدخل صدقٍو اخرجنی مخرج صدقحافظ ایمانی

خبر داغ

عصر شعر عاشورایی / شعر خوانی محمد سعید میرزایی

رسم اهل ادب/ مداحی واجب، مداحی مستحب، مداحی حرام

حاج اصغرسعیدمنش / این دل تنگم عقده ها دارد...

قال رسول الله صل الله علیه واله و سلّم

همـانا در نهــان مـردم بـا ایمـان، معـرفت و شنـاختی نسبت بـه امــام حسیـن علیه السلام نهفته است.

(البحار: جلد 43، صفحه 271)
مسئله روز

مسئله : اگر برای مسح، رطوبتی در کف دست نمانده باشد نمی‌تواند دست را با آب خارج، تر کند، بلکه (آقای سیستانی:... باید از ریش خود رطوبت بگیرد و با آن مسح نماید و گرفتن رطوبت از غیر ریش و مسح نمودن با آن محل اشکال است.) باید از اعضای دیگر وضو رطوبت بگیرد و با آن مسح نماید.

(آقای بهجت:... بنابر احتیاط باید اول از تری موی ریش و ابرو کمک بگیرد و اگر در آنها تری نبود از دست‌ها رطوبت می‌گیرد.)

آیت‌الله مکارم: اگر رطوبت کف دست خشک شود می‌تواند از اعضای دیگر وضو رطوبت بگیرد با آن مسح کند، ولی از آب خارج جایز نیست و اگر فقط به اندازۀ مسح سر رطوبت دارد سر را با همان رطوبت مسح کند برای مسح پاها از اعضای دیگر، رطوبت بگیرد.

 (توضیح‌المسائل‌مراجع،مسأله 257)

اینستاگرام

پنل کاربری

کلیه حقوق مادی و معنوی مطالب متعلق به موسسه هنر و ادبیات هلال می باشد
طراحی و برنامه نویسی گروه فاواتک