ذبیح شش ماهۀ من، ای علی اصغر |
غنچۀ من، چـرا شدی مثـل گل پرپر |
ای شانۀ خـون خدا قتلگاه تو |
تمـام مظلومی من در نگاه تو |
تو یار و یاور منی ای علی اصغر |
تمـام لشگـر منی ای علی اصغر |
مُهر طومارم |
|
|
|
|
من تو را دارم |
پدر فـدای خنـدۀ دل نـواز تو |
تبسم تو پیش تیر شد نماز تو |
تو علـم غربت مـن، من علمدارت |
سرخی این علم بودخون رخسارت |
خـون گلـوی تـو شـده آبـروی من |
هم آبروی من شده، هم وضوی من |
باید از این خون |
|
|
|
|
رخ کنم گلگون |
خون گلوی تو علی، گشته قوت تو |
نـالۀ مظلـومی من، در سکـوت تو |
یک ماه خون گرفته 1- غلامرضا سازگار