چون زد حسین ناله "هل مِن مُعین" خویش |
اصغــر بـه گــاهـواره شنیـد و بگفت مـن |
فـریــاد غــربـت و طلب یـــاری از پــدر |
بشنیـد و کـرد گــریه و نـالید و گفـت من |
می خواست یک ذبیح دگـر آن خلیل عشق |
که آن مِهـر به بـرج مهد بتـابید و گفت من |
گفتــا که کیست شــاهـد مظلومی حسین |
اصغـر ز جان گذشت و خروشید و گفت من |
تیــر بـلا رسیـــد و بگفتـا نشـانه کیست؟ |
آن گل شتـاب کـرد و بخنـدیـد و گفت من |
گفتـم که دستگیر "مـؤید" به حشر کیست؟ |
آن شیــر خـواره مهــر فـزایید و گفت من |
یک کربلا عطش- سیدرضا مؤیّد