قـرن ها بـر عتـرت و قـرآن ستــم بسیـار شد |
|
قـــرن هـا بـر شیعـه مـانند علــی آزار شد |
قـرن ها تـن قطعه قطعه قـرن هـا سرها جدا |
|
از سعیـــد و عَمـرو و حُجـر و میثم تمار شد |
گـه جمـل، گـه نهـروان، گـه فتنـه صفین بود |
|
جنـگ هـا بــا نفـس احمـد حیـدر کرار شد |
بـس محمدهـا و مالک هـا و بوذرهـا شهیـد |
|
کُشتــۀ راه ولایــت، همچنــان عمّـــار شد |
از عبیـدالله و حجّــاج و یـــزیـد و عَمرعـاص |
|
ظلــم هــا تکـرار شد، تکـرار شد، تکـرار شد |
ای بســـا کشتـنــد از آل علـــی عبــاسیـان |
|
دستهــا ســرهـا جـدا از عتــرت اطهـار شد |
کـس نمی پـرسد چــرا در چارده قـرن تمـام |
|
اینقــدر در شیعـــۀ آل علــی کشتـــار شد |
روز محشـر پیـش پیغمبر شهـادت می دهـم |
|
آنچـه شد بـا شیعـه بین آن در و دیـوار شد |
تـا کنـد دست ستـم امضـای قتــل شیعـه را |
|
صفحـه آمـد سینــۀ زهـرا، قلـم مسمـار شد |
در حقیقت خـون پـاک محسن ششماهه بود |
|
اولیــن خــونـی کـه در راه علـی ایثــار شد |
شـاخه بشکست و درخت افتاد بـر روی زمین |
|
غنچـه پیـش از لالـه پرپر در هجوم خـار شد |
بــر رخ انسیـه الحـــورا جســارت شــد اگـر |
|
نیلـگــون، مــاه جمــال احمــد مختـار شد |
من نمی گویم چـه شد در کـوچه بـا زهرا ولی |
|
آنقـدر گـویـم جهان در چشم زهـرا تــار شد |
قادر بی چون به خشم آمد، بهشت آتش گرفت |
|
نخـل طــوبــای امیــرالمؤمنین بی بـار شد |