در مدح حضرت معصومه سلام الله علیها

ای بضعــۀ پـاک کوثر یا بنت موسـی ابن جعفر
محبــوبـۀ حی داور یـا بنــت موسی ابن جعفر
وصفت ز گفتــن فـراتر یا بنت موسی ابن جعفر
شمس الشموست برادر یا بنت موسی ابن جعفر
زیبـد کـه زهـرای اطهـر یا بنت موسی ابن جعفر       
نازد به همچون تو دختر یا بنت موسی ابن جعفر

محبـوبـۀ کبریـایـی، مـــرآت خیـرالنسایی
مـرآت خیـرالنسـایـی، ریحانـة المصطفایی
ریحانـة المصطفـایی، توحید سر تا به پایی
توحید سر تـا به پایی، کانون مهـر و وفایی
کانون مهر و وفایی، معصومه اخت الرضایی               
نازد رضا بر تو خواهر یا بنت موسی ابن جعفر

بینایـی چشـم دل هـا اعجــازی از خاک پایت
قبر تـو در قـم همــانـا آغوش زهراست جایت
فردوس جویـد تبـرک از خاک صحن و سرایت
ماییم و دست گدایـی، ماییم و لطف و عطایت
تنهـا نه در دامـن قـم، دنیـــاست دارالشفایت           
تختت ز گردون فراتر یا بنت موسی ابن جعفر

تو دخت ام الکتـابی، قــم چون تو مادر ندارد
شمس الشموس دو عالم، مثل تو خواهر ندارد
چـون غیر تـو در غـریبی غمخـوار و یاور ندارد
دختـر چو تو بعـد زینــب زهـرای اطهر ندارد
والله مثـل تو دختـر موســی ابن جعفر ندارد         
در خلق و خویی پیمبر یا بنت موسی ابن جعفر

ای جان جان دو عالم! جان دو عالم نثارت
نبــوَد عجب گر نبیّین، گـردند دور مزارت
آیند بهـر زیـارت، خلـق از یمین و یسارت
تـو داغدار رضـایی، قم همچنان داغدارت
ای اهل قم سینه سوزت ای عالمی اشکبار            
ای اشکبارِ برادر یا بنت موسی ابن جعفر

تا دیده بستـی ز دنیا قـم گشت در بحـر غـم، گم
فـریـاد اهـل قــم از دل ســـرزد به چـرخ چهارم
از سینه ها خواست شعله، از دیده ها ریخت انجم
تـابوت تـو همچـو قـرآن روی سـر و دست مردم
شــد تـــازه داغ مدینــه در سینــۀ مـــردم قم    
با یاد زهرای اطهر یا بنت موسی ابن جعفر

لطفـت به قـم مـادری کرد بـا آنکه همسر ندیدی
در عمــر کـم جــز فـــراق و داغ مکــرر نـدیدی
بس سال ها رفت و روی موسی ابن جعفر ندیدی
در شهــــر قــم دیــده بستی روی بـرادر ندیدی
بـی بی تـو راس بـرادر بـر نیــــزه دیگـر ندیدی    
با چشم خود در برابر یا بنت موسی ابن جعفر

پـر زد اگر مرغ روحت در غربـت از آشیانه
دیگـر نخوردی ز دشمن کعب نی و تازیانه
دیگر ندیدند بر سنگ، پیشانی ات را نشانه
دیگـر نگشتی ز کوفه، تــا شام ویران روانه
دیگر نشد دفن جسمت، مانند زهـرا شبانه            
کن گریه از بهر مادر یا بنت موسی ابن جعفر

دیگــر تـو بــزم شـراب و آیـات قــرآن ندیدی
تفسیـر وحی خـدا را بـا چــوب خـزران ندیدی
در طشت زر، روی خونین، خورشید تابان ندیدی
داغ سه سـاله دل شب، در کنـج ویــران ندیدی
در شــام ویـران نرفتــی، شـام غـریبـان ندیدی       
خاکت نگردید بستر یـا بنت موسی ابن جعفر

من «میثم» روسیاهم، خاری در این بوستانم
هم خـاک زوار این در، هـم کلب این آستانم
هـر چنـد غرق گناهم مـی دانـی از دوستانم
از این چه بهتر که عمری عبـد شمــا خاندانم
یـا فـاطمــه اشفعـی لی نگـذار تنهــا بمانم                
در مرگ و در قبر و محشر یا بنت موسی ابن جعفر

بهار امامت 2 – غلامرضا سازگار
تاریخ ارسال : چهار شنبه 12 اسفند 1388
آخرین بازدید : پنجشنبه 11 خرداد 1402
تعداد بازدید کننده : 4327
دفعات مشاهده : 4468
» ارسال نظرات
متن پیام : *
نام :
تصویر امنیتی :
 
 
 

خبر داغ

عصر شعر عاشورایی / شعر خوانی محمد سعید میرزایی

رسم اهل ادب/ مداحی واجب، مداحی مستحب، مداحی حرام

حاج اصغرسعیدمنش / این دل تنگم عقده ها دارد...

قال رسول الله صل الله علیه واله و سلّم

همـانا در نهــان مـردم بـا ایمـان، معـرفت و شنـاختی نسبت بـه امــام حسیـن علیه السلام نهفته است.

(البحار: جلد 43، صفحه 271)
مسئله روز

مسئله : اگر برای مسح، رطوبتی در کف دست نمانده باشد نمی‌تواند دست را با آب خارج، تر کند، بلکه (آقای سیستانی:... باید از ریش خود رطوبت بگیرد و با آن مسح نماید و گرفتن رطوبت از غیر ریش و مسح نمودن با آن محل اشکال است.) باید از اعضای دیگر وضو رطوبت بگیرد و با آن مسح نماید.

(آقای بهجت:... بنابر احتیاط باید اول از تری موی ریش و ابرو کمک بگیرد و اگر در آنها تری نبود از دست‌ها رطوبت می‌گیرد.)

آیت‌الله مکارم: اگر رطوبت کف دست خشک شود می‌تواند از اعضای دیگر وضو رطوبت بگیرد با آن مسح کند، ولی از آب خارج جایز نیست و اگر فقط به اندازۀ مسح سر رطوبت دارد سر را با همان رطوبت مسح کند برای مسح پاها از اعضای دیگر، رطوبت بگیرد.

 (توضیح‌المسائل‌مراجع،مسأله 257)

اینستاگرام

پنل کاربری

کلیه حقوق مادی و معنوی مطالب متعلق به موسسه هنر و ادبیات هلال می باشد
طراحی و برنامه نویسی گروه فاواتک