افسـوس کـه از کثـرت غم عمر تـو شد کم |
|
گـردیـد در ایــام جـوانـی کمــرت خم |
روزش همه شب بود و شبش محفلِ فریاد |
|
غـمهای تـو میریخت اگـر بـر سر عالم |
آن کس که تـو را کشت میـان در و دیـوار |
|
واللـه بـــود قــــاتـلِ پیغمبـــر اکـرم |
بـا کشتــن فرزنــد تــو ای مـادر سـادات |
|
یک ثلث ز سـادات بنی فـاطمه شـد کم |
والله کـــه جــا دارد اگـــر شیعـه بمیـرد |
|
هر جـا کــه کنـد یاد از آن ضربۀ محکم |
تـاریــخ گــواه اســت فلانــی و فـلانـی |
|
کشتنـد تـو را ای همـه توحیـدِ مجسم |
آهـی کــه تــو بیــن در و دیـوار کشیدی |
|
بر چـرخ رسد شعلـهاش از سینۀ «میثم» |
قرآن پس در سوخت و کوثر به زمین خورد |
در بیـت خداونـد پیمبــر بــه زمین خورد |
صدف نبوّت 3 - غلامرضا سازگار