ای مثل پدر بر تو شده، ظلم فراوان |
|
|
مظلوم حسن جان، مظلوم حسن جان |
ای مـاهی دریا، به عزایت شده گریان |
مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان |
ای حضرت زهرا و علـی را، ثمـر دل |
|
|
بی جـرم و گنــه، یار تو را آمده قاتل |
آخــر جگـرت، پاره شد از زهر هلاهل |
مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان |
هر شب، به سر تربت بیشمع و چراغت |
|
|
مرغ دل بشکستهام آید، به سراغت |
ممنوع بــوَد، تـا که کنم گریه ز داغت |
مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان |
در کودکی، از خصم چه آمد به سر تو؟ |
|
|
شد نقش زمین، مادر نیکو سیَر تو |
یک عمر شد از جور فلک، خون جگر تو |
مظلوم حسن جـان مظلوم حسن جان |
پیش نگهت، دست علی را همه بستند |
|
|
دستی، که نبی بوسه بر آن داد، شکستند |
بــا تـو همگان رشتۀ پیوند گسستند |
مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان |
یاران همگی از تو بریدند، حسن جان |
|
|
حرمت ز تو پیوسته دریدند حسن جان |
سجاده ز پـای تو کشیدند حسن جان |
مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان |
یک ماه خون گرفته 4 - غلامرضا سازگار