باز از ره میرسد، ماه غم، ماه عزا |
|
|
بر مشامم میرسد، بوی خاک کربلا |
آید از هر جا نوای یا حسین |
کاروان خسته دل، آید از کوی خدا |
|
|
با دلی لبریز عشق، میرود سوی خدا |
چشمۀ چشم همه، همچو دریا میشود |
|
|
غرق در امواج غم، قلب زهرا میشود |
ذرّه تا خورشید گوید یا حسین |
باغبـانی همرهش، لالـههای ارغوان |
|
|
شیرخواره کودکی، بلبـل این کاروان |
آن طرف با بانوان، کودکان دلنواز |
|
|
در کنار عمهاش، یک سه ساله غرق ناز |
دائماً دارد به لب بابا حسین |
فانوسهای اشک 2 – غلامرضا سازگار