دوبــاره دوبــاره شده مـاه محرم |
به هر دل به هر جا زده خیمۀ ماتم |
شد این نغمه به هر لب |
|
|
امان از دل زینب |
نمایان نمایان هلال مه غم شد |
مهیّا معـزّا فلک بـا قـد خم شد |
جگرها همه خون است |
|
|
که جان آمده بر لب |
به هر کوی ز هر سوی بیابان به بیابان |
بپوینـد بکوبند حسیـن و همه یــاران |
به دنبال شهادت |
|
|
پی یاری مکتب |
حسیـن گفـت بیــاران همــه بـار گشـایید |
همین جاست خدا خواست که بیتوته نمایید |
که فرمان شهادت |
|
|
رسید از طرفِ رَب |
فانوسهای اشک 3 – محمّد موحدیان