امشب شب مبارک احیــای انبیاست |
|
زیـرا شـبِ ولادت آقــای انبیــاست |
در یک وجـود، جلوه کند عالـم وجود؛ |
|
در یک جمال، صورت زیبای انبیاست |
عید بزرگ جان جهان و جهـانِ جـان، |
|
عید خـدا و سیّـد و مـولای انبیاست |
دوران غربت بشـریت سرآمده |
یعنی شب ولادت پیغمبر آمده |
امشب خدا به اهل زمین،آسمان دهد |
|
ملک وجـــود را شرف جـاودان دهد |
امشب خدا جمال دلآرای خویش را، |
|
بـا روی دلربــای محمّـد نشـان دهد |
با پرتـو جمـال منیـر رسـول خویش، |
|
تا صبح حشر،نور به چشم جهان دهد |
جان در طبق نهید که میلاد احمد است |
اعلان کنیـد بـر همه: عیدِ محمّد است |
امشب خـدات رشـکِ قمـر داد آمنه |
|
با حسن خویش بـر تو پسـر داد آمنه |
نُه مـاه انتظـار کشیـدی بـه شوق او |
|
تـا نخــل آرزوی تـــو بـر داد آمنـه |
فرزند تو گرامی و نامش محمّد است |
|
این مـژده را خــدات خبـر داد آمنـه |
اینک تو را ولادت احمد مبارک است |
بـر احمـد تو نام محمّد مبارک است |
ای آمنــه! محمّـدِ تــو، مظهــر خـداست |
|
رخسـار کبـریایــیِ او منظــرِ خـداست |
همچون کتاب وحی بگیرش به روی دست، |
|
سر تـا قـدم ببوس کـه پیغمبر خداست |
تــا روز حشـر بــر همـه پیغمبــری کـند، |
|
گفتـار وحـی او، سخـن آخــرِ خداست |
آیینـۀ تمــام نمــای خـــداست ایــن |
پس آمده است وپیشتر ازانبیاست این |
ای آمنـه! محمـدت از انبیــا، سـر است |
|
این بر همه پیامبـران هـم پیمبر است |
قرآن او- که وحی الهی است- شاهد است |
|
این از پیمبـران اولـوالعظم، برتـر است |
قـدر و کمـال و شـأن و جـلال و مقام او |
|
حتی در انبیـای سلف، فـوق باور است |
این طفل نه- کـه قـافلهسالارِ انبیاست |
آگاه باش هر نفسش، وحی کبریاست |
ای کعبه پیش پای محمـد قیـام کن |
|
دورش طواف آور و کسب مقام کن |
غـار حرا بـه شـوق وی آغوش برگشا |
|
ماننــد کوههـا به محمّد سلام کن |
ای شهـر مکـه عیـد محمّـد مبارکت |
|
از سیّد پیامبــران احتــرام کـــن |
دوران کفر و ظلم و ضلالت،سر آمده |
نـامش بلنـد باد کـه پیغمبــر آمده |
میلاد احمد عید خداوندِ سرمد است |
|
عـالم ز مقـدمش همه خلدِ مخلـد است |
از ربِّ کعبه در حـرم کعبـه حکـم شد |
|
بتهـا ادب کنید کـه میـلاد احمد است |
دوران بـردگـی و اســارت تمـام شد |
|
ای دختران زنده به گور، این محمّد است |
بتهـا ندا دهنـد به آوازۀ جلی |
صلّ علی محمّد و صل علی علی |
این یـاور تمــامِ ضعیفان عالم است |
|
این منجــی همیشــۀ اولاد آدم است |
این رهنمای گمشدگان تا قیام حشر؛ |
|
این شمعِ جمع خلق، رسول مکرم است |
این روی انبیای الهـی به جسم پاک |
|
این پای تابه سرهمه روح مجسم است |
این طفل نه که صاحب تنزیل بوده است |
شـاگرد او معلـم جبرییــل بــوده است |
وقتـی خـدا به خلقت کـونین داشـت دست |
|
ســاقــی انبیـــاســت ز پیـمــانــه الــست |
ایـن بـــا خـدای عــزوجل بــود هـمسخن |
|
روزی کـه صبحـی و شــب روزی نبــوده است |
پیـش از رسـل رسـول خـدا بود و بود و بود |
|
بعد از رسل رسول خدا هست و هست و هست |
آدم هنوز آب و گلش بود در عدم |
او بـود او پیامبــر خالــق قــدم |
تـو تـا قیـام حشـر چـراغ هدایتی |
|
با هر کلام صـاحب اعجــاز و آیتی |
تـو تا ابد پیامبـــران را پیمبــری |
|
بر فرد فـرد صاحب حکم و ولایتـی |
در بین انبیا و امم این شعار ماست |
|
مـا امت توایـم محمـد عنـــایتی |
«میثم» مدیحهخوان تو بوده است و آل تو |
هر چنـد نیست در خـور قــدر و جـلال تو |
بهار امامت 4 - غلامرضا سازگار