ماهیان گریه کنید که حسن مظلوم است
غــربتش از حــرم خلـوتش معلوم است
مـه چــراغ حـرم و مـرغ سحر زائــر او
نـرسد دست کسی بـر حــرم و حـائر او
این مزار حسن است این غریب وطن است
او غــریب وطن است بعد مــام و پدرش
قِصّـۀ کـوچه بــود پــارههای جگــرش
پدرش گـــریه به مظلومی زهـرا میکرد
مادرش نقش زمین گشت و تماشا میکرد
این مزار حسن است این غریب وطن است
باید امشب همگی ز غمش گریه کنیم
حـق نداریم که در حرمش گـریه کنیم
گفتن قِصّۀ انـدوه و غمش ممنوع است
گریه بر غربت او در حرمش ممنوع است
این مزار حسن است این غریب وطن است
قــــاتل بیپــدر مــادرش او را کشت
بـار دیگـر به خـدا همسرش او را کشت
لحظهلحظه غم نو بر غمش افزوده شده
پارههای جگـرش گفت که آسوده شده
این مزار حسن است این غریب وطن است
بــر حسن گـریه کنید همگی ای یــاران
کــه شد از تیــر جفــا بــدنش گلبـاران
آن کسانی که به قلبش همه شمشیر زدند
باز با بُغـض علی بــر بــدنش تیــر زدند
این مزار حسن است این غریب وطن است
غلامرضا سازگار - مسافران صفر 3